ماجرای کسی که به مرحوم قاضی شک داشت
مرحوم قاضی اشارهای به مار کرده و فرمود: مُت باذنِ الله! «بمیر به اذن خدا!» مار فورا در جای خود خشک شد. مرحوم قاضی بدون آنکه اعتنایی کند شروع کرد به دنبال صحبت که با هم داشتیم و سپس برخاستیم رفتیم داخل مسجد...
ادامه مطلب ...
علی
دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 13:18